YO WHAT'S UP???!!!! *~*
وااااههههوووو تقریبا نزدیک ۱۷۰ کامنت به پست قبلی دادید!!!!! =0
سرویسم کردید رفقای کامنت بده !!!!
کورونا، شطر، ویولت ، ریا ! شدیدا از همکاریاتون سپاس گزارم، قدرت کامنت دادنتون تو پست قبلی قاااابل ستایششش بود خفنا !!! =)))
با این اوصاف فکر کنم بتونم روی حجم سنگین کامنتای فصل دوم وقت جشن روتون حساب کنم،نه؟ ^^
حالا نترسید قرار نیست سه رقمی باشه =| علاوه بر اینکه همه دارن سیلی میزنن تو صورتم که: فصل دو >=| فصل دو >=| فصل دو >=|
منم خب دارم فکر میکنم بعد حیطه ی معرفیا وقتشه به داستانا برسیم ^^
حالا اینا که هیچی،وقتی دیدم اینقدر زحمت کشیدید برای کامنت دادن گفتم یه سوپرایز بکنمتون و دو بخش از معرفیو در امشب براتون بزارم که روز تشریف میارین بخونین!
خیله خب.
همونطور که براتون گفتم!!! *~*
بخش های اخر این معرفی عظیم معلق داره به
سرگذشتای اعضای گروه!!!!! که مهم هستن و باعث میشه شما کامل اونارو بشناسید!!!!
سرگذشت امروز : سرگذشت شهردار آیه
میتونم بگم عادیه و یکم غم انگیز شاید ؟ :/
البته همه ی ماها سرگذشت تلخ داشتیم ولی خب من نمیدونم شما چییی براتون غم انگیزه :/
سرگذشتمم از زبون خودم نوشتم *-* البته.کوچولویی های خودم. :/ اولش از کوچولوییامه و همینطوری رشد میکنم دیگه :/
اینکه ممکنه اولش فکر کنین عجب داستان خوب و خوشی اما ادامه شو بخونید تا بفهمید فرقش با داستانای خوب و خوش چیه ^^
خب حرف بسه دیگه *-* بریم ادامههه *-*
* ,کامنت , ,فصل ,فکر ,براتون ,* * ,فصل دو ,| فصل ,دو | ,پست قبلی
درباره این سایت